انتقام

آخرین چیزی  یک خواهر میتواند به تو بدهد چیست؟ طعنه زدنبعد از آن همه خوبی و خوشی  پنجره را باز گذاشته ام همان پنجره ای که وفادارتر از مادر و مهربان تر از خواهر است اما باد سرد بیرون ان هم در این فصل مرا متعجب نمیکند قلبم سرد است پر از کینه باید خودم را ثابت کنم و این نفرت انگیز ترین کار است اما آن فهمیده اند من نیازمندشان هستم نیازمند عفو و ببخشی که آنها ب سویم روانه کنند  اشکاهایم جاری میشود وقتی میفهمم مجبورم به خوب بودن شاید ثابت شدن به یک پسر ساده تر بود لخت شدن هم بهترین راه حل بود انتقام...ادامه مطلب

باید فکری به حال خودم بکنم

دو روز پیش او را تصادفی در خیابان دیدم

اما چشمان هنوز هم اشک میریزند 

جای خالی اش در قلبم مرا به مرگ میکشاند

نمیخواستم بگویم اما..

من هنوز هم عاشقش هستم..

انتقام...

اهنگی که دوست داشت را گوش میدهم اخه دیونه میشم وقتی میگی دیووووووووووووووووووونننننننه او نه گفت عاشقم است  نه گفت دوستم دارد هیچ ابراز علاقه ای نبود حتی از موهای فر من هم بدش میامد میگفت دختر باید موهاش لخت باشه  موی فر خیلی زشته میگفت دختر باید شبیه  ترلان پروانه باشی از ترلان پروانه متنفر شدم اما بیشتر عاشق او شدم گفت دختر باید دماغ خوش تراش داشته باشد اشک ریختم  اما عاشقتر شدم عاشق فیلم شهرزاد انتقام...ادامه مطلب

میترسم  استرس دارماز صبح تا به حال پر از وحشت بودم وارد خانه میشوم میدانم اتفاقی رخ داده است حس و حالم ماننده آن روز کذایی است میلرزم میپرسم: اتفاقی افتاده؟ فریاد میزنم: تو را بخدا راستش را بگوید میگویند هیچ چیزی رخ نداده پس این چه حالیست میلرزم بیشتر از هربار وای خدای من دروغ میگویند فریاد میزنم گریه میکنم از در میترسم چیزی قرار است اتفاق رخ دهد خداوندا آنها به من ابراز محبت کردند تنها چیزی که نی انتقام...ادامه مطلب

خیلی سخت است

در کشوری هستی که عقاید میگوید عشق او درست است 

عشق او به یک نفر دیگر

حالا چه فرق میکند دختر یا پسر 

اما عشق من به او

غلط است

اشتباه است

گناه است

این کلمات لعنتی طوری جا افتاده است که از ابراز عشق واقعی امتناع میکنم 

میترسم 

میترسم و دست پایم را مثل همیشه گم میکنم

اما دیگر پارمیدایی نیست که در کنارم نشسته باشد و موقع خواندن بعد از من ادامه دهد و استرسم را تمام کند 

این بار او دلیل تمام استرس من است

او          و

عشقی که هیچ وقت نبود

انتقام...

ستاره ها در آسمان همچو کودکی سبک سر میرقصند گه گاهی تابی میخورند و غلط میزنند روی فرش بی کران آسمان و این عشق را تبریک میگویند به میهمان های میهمانی ما که هیچ وقت برگزار نشد تا عشقمان را به همه فریاد بزنیم تبریک میگویند به میهمانهایی که تنها چیزی که به همراه ندارند آرزوی سلامتی برای عشق عجیب ما است 

 

 tina.allame

انتقام...

دلم میلرزد 

از این عشق 

از این عشقی که نگاهی به هوس دارد

وای خدای من

خدایا من میترسم 

از ابرازش 

حتی به ندای درونم

در دلم هم نمیتوانم بگویم

من او را ..

نه

او دوست خوبی است

نباید با حرفهای بیهوده ام اورا دور کنم

وای خدای من

چه تصمیم سختی

حال چه میشود

انتقام...

امشب ترس در وجودم پیچید از این باران .... اما خدا را شکر و هزار بار شکر که در خرمشهر هوا خوب است و تو در هیچ جنگ و سیل و سونامی ...از روی خاک محو نمیشوی انتقام...

امروز تو نیامدی دیگر هیچ بهانه ایی برای نیامدنت میتوانم بیاورم مگر اینکه از پله های ی ساختمان به پیین افتاده باشی و پایت شسته باشد و فراموشی موقت گرفته باشی و در بیمارستان باشی البته این فقط یک احتمال یک صد در ملیون است همین.. یک احتمال... از تنها بودن در امروز انقدر کلافه ام که دیگر تصمیم خود را گر انتقام...ادامه مطلب

حتی یک ساعت هم نگذشت که تصمیم به کنار گذاشتنت را بنا کردم چنان دلم گرفت که گلوله اشک صورتم را سوراخ سوراخ کرد.......

انتقام...